Monday, December 10, 2012

هیچ اتفاقی، اتفاقی نیست

چند سال از یه مسیری رد میشی بدون هیچ مشکل بدون هیچ دغدغه بدون هیچ ایرادی اما یه روز صبحِ شنبه مثله همیشه از خواب بیدار میشی مثله همیشه کارای روزمرتو انجام میدی لباستو میپوشی از درِ خونه میای بیرون میری تو مسیر همیشگیت ، میری تو مسیری که 4-5-6 شایدم 10 سال از اونجا رد شدی و همه چیزش مثله تمام اون سالهایی بود که ازش عبور کردی ! اما همون روز میرسی به خیابون اصلی و مثله همیشه منتظر اتوبوس یا تاکسی ولی میبینی یه تابلو زدن لطفا 100 متر پایین تر وایسین ،  راه میوفتی میری 100 متر پایینتر میبینی که اونجا رو خراب کردن بازم 100 متر پایینتر و اونجا بی مقدمه یکی ازت ساعت میپرسه کسی که تا به حال اون اطراف ندیدیش ، ساعتو بهش میگی اما نه تو میتونی به راهت ادامه بدی نه اون میتونه به راهش ادامه بده جفتتون قفل میشین روبروی هم ، بی مقدمه بی فهرست ازش میپرسی شماهم اینجا زندگی میکنین و...................................  180 درجه زندگیت ، خودت همه ش با 100 متر مسیر عوض میشه ، 100 متر مسیری که یه آدمو بهت اضافه کرد آدمی که مثله خودتِ اما نه اون دنبالت میگشت و نه تو هیچوقت بهش فکر میکردی ولی یه صبح همیشگی با 100 متر عوض شدن مسیر میشین جفتی از هم ، اینا نه قسمتِ نه تقدیر اسمشون " بــــــایــــد" هست اون صبح باید اون تابلو جلوی راحت قرار میگرفت و اون صبح باید مسیرت عوض میشد ، واسه همینه که همیشه میگم 

هیچ اتفاقی، اتفاقی نیست 

No comments:

Post a Comment